قهرمان پوشالی - نسخه‌ی قابل چاپ +- انجمن شطرنج ایران (https://irchess.com) +-- انجمن: اخبار و مقالات (/forumdisplay.php?fid=62) +--- انجمن: مقالات (/forumdisplay.php?fid=64) +---- انجمن: مطالب بهزاد خوشکلامیان (/forumdisplay.php?fid=122) +---- موضوع: قهرمان پوشالی (/showthread.php?tid=1724)

قهرمان پوشالی - Admin - ۲۱-مرداد-۹۷ ۰۷:۲۵ عصر "قهرمان پوشالی" ماه مبارک رمضان بود...در اوج آمادگی شطرنجی بودم و در بالاترین سطح ریتینگم و 2184... مسابقات اگرچه شرکت کننده زیادی نداشت..ولی مدعی زیاد بود و در هر شرایطی نباید حریفها رو دست کم گرفت...حریفم نوجوان بود و جویای نام..اطلاع داشتم که به تازگی مقامی در رده های سنی به دست آورده...نوجوونها معمولا بعد از اولین مقامی که کسب میکنن حرکات جالبی از نظر روانشناسی در رفتارشون پدیدار میشه..مثلا دهنشون رو کمی جمع میکنن که شبیه کاسپاروف بشن!..یا شبیه فلان قهرمان میشینن..گاهی هم به زور سر میز باهات سلام میکنن و دست میدن!..این حرکات اکثرا غیر ارادیه و معمولا نشون دهنده اینه که مربی اونها در زمینه روانشناسی ناتوان و خودشم به این درد مبتلا بوده!... حدود 20حرکت رو در شاخه ای از هندی شاه مطابق تئوری اومد..!..بعد حرکت25دید داره سوار میده..!..چشاش کمی خیس بود..با ناامیدی به مادرش که گوشه سالن وایساده بود نگاه میکرد..دهنشم به حالت عادی برگشت..!.. بعد بازی مادرش ازم خواهش کرد بازیشو بررسی کنم و مطلبی یادش بدم..بهش گفتم تا حالا روزه گرفتی..؟.. گفت..آره استاد درسته که سنم زیاد نیست ولی امروزم روزه بودم اتفاقا..چطور مگه؟.. گفتم..خوبه..قبول باشه..سحری زیاد خوردی..؟.. گفت..خب..اییی..بگی نگی..آره خیلی زیاد خوردم..!.. گفتم..تو باید سعی کنی ذات شطرنج رو یاد بگیری..نه یک تئوری حفظ شده..نه اینکه دهنتو شبیه کاسپاروف کنی..نه اینکه به حریفت احترام نگذاری..تو اگر ذات روزه گرفتن رو بلد باشی..سحری به همون اندازه صبحانه قبلیت میخوری..برای اینکه درد رو حس کنی..گرسنگی رو با تموم وجودت درک کنی..اون موقع روح و روانت آماده میشه برای به درد دیگران رسیدن..با تموم وجودت دوست داری به هم نوعت کمک کنی..اون دکتری که پشت تلویزیون بهت میگه فلان مایعات رو بخور تا تشنه نشی..فلان غذا رو بخور تا احساس گرسنگی نکنی..داره بهت خیانت میکنه..حرفای اون دکتر رو باید بگذاری لای جرز دیوار!..ذات شطرنج همون منطق شطرنجه که الان تو بررسی بهت نشونش میدم... بعد بررسی بازیش..باهام دست داد و گفت..افتخار میکنم که با شما بازی کردم..فقط یه چیزی بین خودمون بمونه..!..مربی من قبل بازیم بهم گفته بود اون بهزاد همه ش ادعاس..!..میتونی ببریش..!....الان فهمیدم چه آدمای پستی پیدا میشن و واسه مقاصدشون به چه چیزائی که متوصل نمیشن..حرفای اونم در مورد شما حرفای یک خیانتکاره...دیگه سر کلاسش نمیرم.. لبخند زدم و پیشونیشو بوسیدم.. "بهزاد"