انجمن شطرنج ایران
شعر شطرنجى - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن شطرنج ایران (https://irchess.com)
+-- انجمن: گفتگوی آزاد (/forumdisplay.php?fid=68)
+--- انجمن: بحث آزاد (/forumdisplay.php?fid=69)
+--- موضوع: شعر شطرنجى (/showthread.php?tid=428)



شعر شطرنجى - kavir85 - ۱۲-مرداد-۹۲ ۱۱:۱۶ صبح

800x600


[size=xxx-large]


شعر شطرنجى
[/size] بس شگفت و بيكران دنياى شطرنج رمز وراز خفته درمبناي شطرنج تازگى در ايده هاى بيشمارش در جهان پيچد همي آواي شطرنج 64خانه به چارگوشي پديد است نيمي از آن تيره ونيمي سپيد است صحنه با انديشه جنگ آورانش هرزماني شكل پيكاري جديد است روبروي هم دو لشگر صف كشيدند در نبردي با سيه پوشان سفيدن از گشايشها كه باز ودلپذير است گامبي شاه،روي لوپز،دفاع روسي است چون سفيد اول گشايش را بچيند تيره مي بايد دفاعي برگزيند تا رسد بازي به آغاز مياني بي نهايت شكل و حالت آفريند راه سرباز مقام آور به پيش است حمله هايش در اريبي چون دو نيش است از نخستين حمله تاپايان اين جنگ برتري دارد سواران هم آهنگ گه سواري ميشتابد سوي مركز گه پياده مي كشد ديواري از سنگ از شروط منع قلعه شاه كيش است يا كه كيشي در مسير شاه به پيش است ذهن خلاق وطراوت جوي انسان مهره هارا يك به يك گويى دهد جان هركسي در حمله ها طرحي ندارد قدرتش ره ميسپارد رو به پايان آخر بازي شود شاهنشهي مات يا تساوي ميكنند ويا شود پات وصف اين درياي سرتاسر زحالات كي سرايد صد چو راوندي زابيات عليرضا قاسمي راوندي
1377



RE: شعر شطرنجى - !H3S!HUNTERH3@RT - ۱۲-مرداد-۹۲ ۱۰:۰۷ عصر

شعر از ناصرخسروی قبادیانی:

کسی پر خانه دشتی دید هرگز
نه دیوارو نه دربل پست و موجز

دو لشکر صف زده در خانه هاشان
پس هر لشکری یکی مجاهز

وزیر و شاه و پیلان و سواران
ستاده بر طرف ها
و مبارز
پیاده با سواران جمله بی جان
وزیر و شاه بی فرمان عاجز

به زخم بند و کشتن گشته مشغول
نه آنجا گردو نه خون نه
هزاهز
نه از خانه خانه برون رفت آنکه بگریخت
نه خونی را دیت بایست هرگز