✔️✔️✔️ب مناسبت انتشار کتاب جدید کاسپاروف با نام " تفکر عمیق، جایی ک هوش ماشین پایان میپذیرد و خلاقیت انسان آغاز میگردد "، فردریک فریدل ژورنالیست معروف ورزشی، ۱۰ روز پیش، مصاحبه مفصلی با قهرمان سابق جهان انجام داده ک بسیار بسیار خواندنیه.
در این مصاحبه، ب مناسبت ورود اعجوبه جدید ماشینهای شطرنجباز یعنی "آلفا زیرو" ب صحنه شطرنج، فردریک فریدل نظر کاسپاروف رو هم در این مورد جویا شده و کاسپاروف هم، رویکرد خاص و منحصربفرد خودش در مورد شطرنج کامپیوتری رو مطرح کرده و با ما در میان گذاشته.
از اونجا ک این مصاحبه بسیار طولانیه، قسمتهای جالب اون رو انتخاب و ب صورت آزاد ترجمه کردم ک ب شما عزیزان تقدیم میکنم.
مصاحبه در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۷ انجام شده.
بخش اول:
مقدمه از فردریک فریدل
سالها پیش ب مناسب رویدادی شطرنجی، ب همراه کاسپاروف در لندن بودیم. پسربچهای ۱۳ ساله ک در آن زمان اعجوبه جدید شطرنج ب حساب میومد و در ۱۳ سالگی ب درجه استادی رسیده بود هم در هنگام شام با ما بود و با شور و هیجان از برنامه کامپیوتریای ک نوشته بود صحبت میکرد. وقتی او رفت من ب کاسپاروف گفتم این مردک خیلی از خودراضیه و کاسپاروف پاسخ داد: اما خیلی باهوشه. این ماجرا همانجا تمام شد.
اون پسربچه کسی نبود ب جز دمیس هاسابیس، خالق شرکت دیپمایند ک جدیدا کمپانی گوگل آنرا ب مبلغ نیم میلیارد دلار از او خرید. او در همان نوجوانی شطرنج را رها کرد تا ب علایق دیگر خود همانند علوم کامپیوتری بپردازد.
پیشتر، هاسابیس برنامهای نوشته بود ک بازی go را در حد استادی بازی میکرد اما دیپمایند در این چند هفته مجددا ب تیتر خبرها بازگشته، ب لطف مخلوق جدید دیپمایند ب نام آلفازیرو.
(در ادامه این ترجمه، ب خاطر سهولت کار، کاسپاروف رو با حرف "ک" و فریدل رو با "ف" نشان خواهیم داد. مترجم)
ک: در رویارویی دوم در برابر دیپبلو، من اشتباهات زیادی در هنگام تدارک پیش از بازیها مرتکب شدم. مهمترین آنها این بود ک با IBM مثل هر حریف دیگه یعنی مثلا کارپف، آناند یا شورت برخورد نکردم. من گمان میکردم بخشی از یک تجربه علمی- اجتماعی هستم در حالیکه برای IBM مساله فقط و فقط برد و باخت بود!
ف: آیا IBM تقلب کرد؟
ک: نه، منتها آنها قوانین مسابقه را ب نفع خود "خم کرده بودند" و تدارکات من نیز بسیار ضعیف بود. تنها یک هفته قبل از مسابقه بود ک متوجه شدم ک چ چالش دشواری پیش رو دارم.
ک: در بازی پنجم من برتری داشتم و در اون زمان همه گمان میکردند ک دیپبلو از باخت ب صورت درخشانی فرار کرده. اما الان بین نیم دقیقه تا یک دقیقه طول میکشه تا استاکفیش یا کومودو ب شما نشان دهند ک آن آخربازی در واقع مساوی بود، اگرچ ک دیپبلو اشتباه بدی هم مرتکب شد اما من هم برد را از دست دادم.
ک: من دو مچ دیگر در برابر دیپفریتز و دیپجونیور هم داشتم ک هر دوی آنها با نتیجه مساوی ب پایان رسید.
ف: شما گمان میکنید ک خوب یا بد، کامپیوترهای شطرنجباز، شطرنج را تغییر دادهاند؟
ک: تکنولوژی، ن خوب است و ن بد. فقط در حالِ رخ دادن است. نسل جدید ب گونهای متفاوت شطرنج را میآموزد. من ب یاد دارم ک کتابهای زیادی داشتم و همه آنها هم در نظرم عزیز بودند. من یادداشتهای خودم را داشتم و تجزیه و تحلیلهای خودم رو هم جمعآوری میکردم. در دهه ۸۰ اونها ب شدت سکرت و همانند اسلحهای نیرومند بودند. اما اگر الان با کامپیوتر ب آنها نگاهی بیندازید متوجه میشوید ک چاقوشکستهای بیش نبودند!
نسل جدید ب گونهای متفاوت ب شطرنج مینگرد. آنها ب صفحه و مهره نگاهی متفاوت دارند. اشتباهات را نشان داده و برای اثبات آن واریانتی طولانی از کامپیوتر ارائه میدهند. اما وقتی از اونها میپرسم چرا اون حرکت غلط بود، سوال را متوجه نمیشوند! جواب اونها اینه ک: چون ماشین اینو گفته! ذهن اونها تا حدی توسط ماشین ب سرقت رفته!
شطرنج عوض نشده. آدمها عوض شدهاند. ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ سال پیش، مچ قهرمانی جهان، مطلقا شطرنجی بود. زمانیکه استادی مرتکب اشتباهی فاحش میشد، مدتی طول میکشید تا در اتاق خبر، پِچپِچ و نجوایی بلند بشه که: "اشتباه".
اما الان وقتی بازی کارلسن یا کاروانا رو نگاه میکنید، ناگهان هزاران آماتور فریاد میزنن: اشتباه! اشتباه!
چرا؟ چون در اون لحظه نمره ارزیابی ماشین از پوزیسیون، پایین اومده!
دیگه اون نوع احترام (آماتور نسبت ب استاد) از بین رفته اما از طرف دیگه، این موضوع شاید علایق بیشتری رو هم نسبت ب شطرنج ایجاد کنه چون دیگه حتما لازم نیست کسی استاد باشه تا بفهمه روی صفحه چ اتفاقی داره میافته.
ک: یکی از دلایلی ک مگنوس کارلسن تا این حد قدرتمنده و هنوز هم نیرویی غالب و مسلطه، اینه ک او هرگز ب ماشین ب عنوان منبع اول و آخر خِرَد نگاه نمیکنه. انجین برای کارلسن، بیشتر شبیه ماشین حسابیه ک صحت و سقم برداشت و ارزیابی خودش از پوزیسیون رو با اون چک میکنه.
ادامه دارد....