۲۲-بهمن-۹۹, ۱۰:۲۴ عصر
در تورنمنت مشهور زوریخ در 1953، پوزیسیون بالا بین کوتوف و نایدورف ب وجود اومد. درسته ک نایدورف ب لحاظ متریال برتری داره ولی هیچ شانس بردی نداره و برعکس، اگر کوچکترین اشتباهی هم مرتکب بشه، اسبهای نیرومند سفید و پیادههای روندهاش ممکنه باعث ایجاد دردسر برای سیاه بشن. نایدورف در اینجا تصمیم کاملا عاقلانهای گرفت و هر دو رخش رو قربانی داد تا بازی ب تساوی تئوریک دواسب در برابر شاه برسه...
... R.f4
K.f4 R.g7
Nh.g7
اما نایدورف حسابی شگفتزده شد وقتی ک دید کوتوف داره با قیافه کاملا جدی ب بازی ادامه میده!! استادی آرژانتینی ک شاهد این وضعیت بود، (وقتی کوتوف برای لحظاتی از پشت میز بلند شده بود) پرسید چرا داری این تساوی تئوریک رو ادامه میدی؟ و جواب کوتوف ویرانگر بود! او با قیافهای کاملا خشک و بیروح جواب داد ک:
"مگه شماها خبر ندارید ک بالاخره یک نفر در تفلیس موفق شده راه برد این پوزیسیون رو پیدا کنه!؟!؟"
صورت نایدورف ک میتونست صدای مکالمه این دو استاد رو بشنوه عین گچ سفید شده بود (و لابد در اون لحظات پیش خودش فکر میکرده ک عجب اشتباهی کردم ک رخهام رو قربانی دادم!).
اما لحظاتی بعد.... کوتوف ک از اول حواسش بود ک نایدورف هم داره این مکالمه رو میشنوه، برگشت سمت میز و با ی لبخند ملایم و شیطنتآمیز، ب نایدورف پیشنهاد تساوی داد.
منبع: استراتژی شطرنج برای بازیکنان باشگاهی نوشته هرمان گروتن